مبارزه با فساد اداری
فساد یک نیروی یکپارچه و متمرکز نیست که بتوان آن را به وسیله راه حلی تک بعدی کنترل نمود، بلکه مستلزم استفاده از رهیافتی کلینگر چند بعدی است. هدف از انجام این تحقیق شناسایی و رتبه بندی عوامل بحرانی موثر در مبارزه با فساد اداری در دستگاه های دولتی با روش AHP فازی می باشد. روش تحقیق، بر اساس هدف از نوع تحقیق کاربردی است و بر اساس نحوهی گردآوری داده ها از نوع توصیفی از شاخه AHP فازی بهره گرفته شده است. نتایج نشان میدهد: عوامل مبارزه با فساد اداری در دستگاههای دولتی در چهار گروه دسته بندی شدند که طبق نتایج عوامل راهبردی رتبه اول، عوامل محوری رتبه دوم، عوامل مداخلهگر رتبه سوم و عوامل علی در رتبه چهارم قرار گرفتند
هدف: مبارزه با فساد اداری و کاهش آن، دغدغه همیشگی حکمرانان بوده که برای دستیابی به این هدف از ابزارهای مختلفی بهره گرفته شده است. با اینکه اغلب راه حلها بر مبارزه با معلول و کنترل پسنگر متمرکزند، رویکردهای نوین بر طراحی سیستمها، قوانین و مقررات پیشنگر که به سرمایه ساختاری معروفاند، تأکید میکنند. این پژوهش به بررسی تأثیر سرمایه ساختاری بر کاهش فساد اداری با نقش میانجی انگیزههای فردی در ادارههای دولتی استان کرمان میپردازد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشی کاربردی است که در زمره پژوهشهای توصیفی پیمایشی قرار میگیرد، از نظر فلسفه پژوهشی قیاسی است که بر مبنای پارادایم اثباتگرایی انجام شده و از نظر شاخص زمانی از پژوهشهای مقطعی بهشمار میآید. متغیرهای پژوهش بهکمک پرسشنامههای سرمایه ساختاری بچینی (2015)، فساد اداری افضلی (1390) و انگیزههای فردی همدمی خطبهسرا (1383) سنجیده شده و برای تحلیل دادههای پژوهش از مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار PLS استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش 1817 نفر از کارکنان ستادی ادارههای کل استان کرمان است که بر اساس جدول مورگان از میان آنها نمونهای به حجم 317 نفر به روش تصادفی طبقهای انتخاب شد. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان میدهد سرمایه ساختاری بر کاهش فساد اداری و انگیزههای فردی ارتکاب فساد، تأثیر مثبت و معناداری دارد. نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان میدهد که سرمایه ساختاری هم بهصورت مستقیم و هم از طریق انگیزههای فردی بر کاهش فساد اداری در دستگاههای دولتی تأثیر میگذارد.
منبع : مقاله مبارزه با فساد اداری