آثار و عواقب و راههای مقابله با ظلم
کی از گناهانی که به حکم عقل و شرع بسیار مذمت شده است؛ ظلم است.
در دنیا دوست پیدا میکند؛ خدا چند برابر در دنیا به او میدهد و در آخرت هم بهرهای صد چندان دارد.
کسی هم که در حق دیگران بدی میکند؛ در اصل به خودش ستم کرده است.
زیرا یکی از گناهانی که نتیجه اش در همین دنیا دیده میشود، ستم به دیگران است.
و نتیجه شوم دیگرش در آخرت است.
در قرآن مجید، آیات زیادی در مذمت ظلم وارد شده است که به برخی از آنها اشاره میشود: «ان الظالمین لهم عذاب الیم؛ قطعا برای ستمگران عذاب دردناکی هست»[١] «و ان الظالمین لفی شقاق بعید: ستمگران در عداوت شدید دور از حق[و در برابر حق] قرار گرفته اند»[۲] «الا لعْنه الله علی الظالمین؛ آگاه باشید؛ لعنت خدا بر ستمگران باد.
»[۳] «یوم لا ینفع الظالمین معْذرتهم و لهم اللعنه و لهم سو الدار؛ روز قیامت روزی است که عذرخواهی ظالمان سودی به حالشان نمیبخشد و لعنت خدا بر آن ها، و جایگاه بد نیز برای آنان است.
»[۴] «و الله لا یحب الظالمین؛ خداوند ستمکاران رادوست ندارد»[۵]علت ظلم را پیش از هر چیز باید در کمبودها و نارساییهای روحی و روانی و خود کم بینیها و حقارتهای نفسانی مشخص ظالم جستجو کرد، زیرا کسی که دارای نفس مطمینه و روح آرام و شخصیت قایم به صفات کامله وجود خویش باشد، هیچگاه ستمی به دیگران روا نخواهد داشت.
آنچه آدمی را وادار به ستم و ستمگری میکند، کمبودها، کاستیها و خلاهای وجودی و شخصیتی اوست که به صورت شماری از «خصلتهای رزیله» در وجود او بروز و ظهور مییابد.
مختصرا به برخی از این عوامل اشاره میکنیم:ظلم، یکی از رذایل اخلاقی و مذموم است.
ظلم( مصدر عربی) در لغت به معنای وضع شی در غیر موضع خود، ستم، ستم کردن و بیداد آمده است.
[۱] [۲] در اخبار متواتره که از ایمه معصومین( علیهالسلام) به ما رسیده است هر جا سخن از ظلم به میان آمده، ذم عظیم و تهدید بر آن وجود دارد؛ چراکه واژه ظلم، مذمت و عقوبت را به همراه خود دارد.
خداوند متعال در آیات قرآن کریم، هشتاد و یک گروه را ظالم و ستمگر نامیده است.